یادداشتی به مناسبت روز معلم
وارثان مرتضی
شرف المکان بالمکین
شرافت مکان ها برآمده از اعتبار انسان هایی ست که بدان تکیه میکنند.
این روز، به اعتبار وجود مردی معتبر است که امام راحل(ره) در رثای شهادتش فرمود؛ من فرزند بسیار عزیزی از دست داده ام و در سوگ اونشسته ام.
شلیکگلولهی نفاق،به اندیشهی این معلم متفکر، تنها جسمش را در خون غلتاند، ذرات وجود مطهرش اما در جان شاگردانش باقیست.
مثل همه موضوعات دیگر تعلیم نیز در دوگانه توسعه و پیشرفت صاحب روایتی متفاوت است. و انسان سازی می تواند مرز جداکننده این دو جبهه باشد.
پس از دهه 1960 میلادی به دلیل تحول در مفهوم توسعه ، ” تعلیم و تربیت ” در توسعه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی جایگاهی ویژه پیدا کرد و نقش نیروی انسانی آموزش دیده و تأمین آن برای توسعه جوامع در اولویت قرار گرفت. به عبارتی می توان گفت توسعه مفهومی انسانی پیدا کرد.
به همین دلیل در کشور هایی مثل ژاپن که گفتمان توسعه در آن حاکم است، تربیت معلم از حساس ترین مولفه های نظام تعلیم و تربیت است و شایستگی نظام آموزشی را در شایستگی معلمان خود می دانند. افزایش کیفیت نظام های آموزشی در دهه های اخر قرن بیستم مورد توجه گفتمان توسعه قرار گرفت و از این رو بود که توصیه نامه اجلاس بین المللی تعلیم و تربیت ، در سال 1996 ، آموزش و پرورش را به عنوان بهترین انتخاب و کلید طلایی برای رویارویی با چالش های موجود اجتماعی معرفی کرد.
در این اجلاس،بر تقویت نقش معلم ، افزایش حرفه مندی های وی بر اساس تغییر بنیادی در شیوه های آموزش دادن به او ، ایجاد علاقه به یادگیری در طول عمر ، پیوند ” مهارت در دانش ” با ” مهارت در شیوه های یاددهی – یادگیری ” ، تسلط بر راهبردهای آموزشی در شرایط متفاوت یادگیری های دانش آموزان و … تأکید شد. در کتاب ” تفکر درباره تحولات آینده آموزش و پرورش ” نیز که محصول گردهمایی های سال های 1980 و 1981 ” یونسکو ” است ،این چنین آمده است که : تحول در نقش معلم ، موجب شد در برنامه های تربیت معلم تغییراتی پدید آید.
از جمله این تغییرات این بود که اغلب کشورهای پیشرفته دوره های تربیت معلم را طولانی ساختند و برای معلمان کارآموزی ها و باز آموزیهایی پیش بینی کردند. مساله ای که در این گفتمان قابل توجه است،نقش معلم در آماده سازی نیروی انسانی است. لفظ مشترک معلم در گفتمان توسعه و گفتمان پیشرفت،نباید ما را از حقیقتِ تفاوت معنایی این دو باز بدارد.
در گفتمان پیشرفت، معلم نه صرفا تعلیم دهنده ی آموزه ها و مهارت هاست،که در پرورش و رشد محصلین، به مثابه ی یک انسان ، نقش دارد. مخاطب گفتمانتوسعه، انسان بریده از عالم معنایی ست که نقش اقتصادی اش، بر دیگر ابعاد وجودش سیطره دارد و هر آموزشی که بدو می آموزند، تراش دادن تکه آهنی را می ماند که قرار است در آینده ای نه چنداندور، وارد چرخ دنده های بازار اقتصادی شود. غفلت از ابعاد غیر مادی وجود انسان در این کشورها، به آمار بالای خودکشی و افسردگی در دانش آموزان در کشوری مثل ژاپن بی ارتباط نیست.
در گفتمان پیشرفت طبق اسنادی چون سند تحول بنیادین آموزش پرورش، خروجی نظام تعلیم و تربیت، انسان مومن و خردمندی ست که در نقش آفرینی اقتصادی خلاصه نمی شود و همه ی آموزش ها و کنشگری های اجتماعی و اقتصادی اش، برای نیل به هدف والاتری صرف می شود. در این مساله که گفتمان پیشرفت به صورت کامل تحقق نیافته است، شکی نیست.
مساله اساسی و قابل توجه اما، یافتنمسیر چگونگی تحقق این مهم است که علاوه بر بازخوانی مفاهیمی چون پیشرفت و توسعه و تفاوت این دو، نیازمند بازخوانی نقش معلمین و اساتید و فرهنگ سازی معانی برخواسته از گفتمان پیشرفت است.
چرا که الگوی آموزش و پرورش هر کشوری، تابع الگوی توسعه آن کشور است.حال که ما تمنای الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت را در سر داریم، می بایست الگویی متناسب با این نگاه را در آموزش و پرورش دنبال نمائیم.
در این الگو است که معلمان به عنوان افسران پیشرفت، نقش حساسی در تربیت انسان های امیدوار و تمدن ساز ایفا میکنند و با آگاهی این قشر به نقش خود است که این آرمان محقق می شود.
دیدگاهتان را بنویسید