مجموعه گفتگوهای «ایران آینده» پانزده مصاحبه علمی با اساتیدی از رشتههای مختلف علوم انسانی در زمینه پیشرفت اسلامی ـ ایرانی است. این گفتگوها در قالب کتابی با عنوان «ایران آینده» از سوی انتشارات عصر در دست انتشار است. بخشی از این گفتگوها که اکنون به آن میپردازیم، به «تحلیل روند توسعه در عصر پهلوی و علل وقوع انقلاب اسلامی» اختصاص دارد. در این بخش پای صحبت های حجت الاسلاموالمسلمین دکتر حمید پارسانیا مینشینیم.
سوال بسیار مهم که در این گفتگو به آن پرداخته شده، این است که چرا ایران عصر پهلوی که به بیان تاریخ از کشورهای پیشرو در عرصهی برنامهریزی توسعه و تاسیس نهادهای توسعه بود و حتی به بیان برخی از اندیشمندان عصر طلایی اقتصاد را در دههی چهل شمسی سپری کرد، در مسیر توسعه به سرعت دچار شکست شد و به کلی رژیم سیاسیاش تغییر کرد؟
به نظر حجتالاسلاموالمسلمین دکتر پارسانیا، برای مطالعه این پدیده باید کمی به عقبتر برگشت. درست است که در دهه سی و پس از بیان اصل چهار ترومن، برنامهریزی توسعه مدرن آغاز شد؛ اما توسعه به معنای مدرنش در ایران، از زمان قاجار که با جهان غرب مواجهه داشت، شکل گرفت و «پرسش توسعه» که «چرا ما مثل اروپاییها نیستیم؟» از جنگ ایران و روس در ایران مطرح شد. در سطح بینالملل هم طرح این پرسش در دهه شصت میلادی، درست زمانی بود که غرب نیاز به مباحث تئوریک برای کشورهای به اصطلاح توسعهنیافته داشت تا به استعمار خود ادامه دهد. لذا اقدامات اساسی مانند تاسیس «سازمان برنامه و بودجه» و «مؤسسه مطالعات تحقیقات اجتماعی» را در دستور کار گذاشت. اما یک مشکل بزرگ وجود داشت و آن اینکه نه این سوالات بومی ایران بود و نه نظریات توسعه. همچنین فرآیندهای بعدی نیز به طور بومی طی نشد. آنچه از پیشرفت اقتصادی در آن دوران میبینیم، حاصل درآمدهای نفتی بود که در دهه 50، مخصوصاً سال 52 اوج گرفت.
اما در مورد موضوع انقلاب اسلامی، از نظر حجتالاسلاموالمسلمین پارسانیا، تئوریهای توسعه، چارچوبی دارد که مبتنی بر آن، اقتضای توسعه، تقسیم جهان به «متن و حاشیه» است. وقتی غرب خواست تا ایران هم به حاشیه برود تا از آن به عنوان بازار مصرف بهره ببرد، به هویت تاریخی آن به درستی توجّه نکرد. در هویت ایرانی، فرهنگ شیعی موج میزد. در فرآیند توسعه غرب، از سنت ـ مسیحیت ـ به عنوان سوخت برای مدرن شدن بهره بردند. اما در مورد ایران چنین امکانی وجود نداشت زیرا اسلام ظرفیت معرفتی تقابل با مدرنیته را داشت و در آن هضم نشد؛ همچنانکه در زمان حمله مغولها به ایران نیز فرهنگ و هویت ایرانی ـ اسلامی فرهنگ مهاجم را در خود هضم کرد. پس اصلاً مدل توسعه غربی توانایی هضم اسلام و تقابل با سنت ایران را نداشت و لذا یکی از دلایل عمده انقلاب این امر بود.
دیدگاهتان را بنویسید