از سال 95 جمعی شکل گرفت که دغدغه اصلی آن تحول حکمرانی و نظام برنامهریزی در راستای تمدن و الگوی پیشرفت ایرانی اسلامی و بررسی اتفاقاتی بود که باید در مرحله دولت اسلامی رقم میخورد. نکته مهمی که برای تحقق دولت اسلامی باید به آن اشاره شود محتوای نظام برنامهریزی است که باید دینی باشد و مبتنی بر آن سه مأموریت تعریف شده است:
1- بازتعریف محتوای نظام برنامهریزی: اگر بناست به دولت اسلامی رسید، مفاهیم و مبانی در نظام برنامهریزی باید بازتعریف شود.
2- بازتعریف ساختارهای جمهوری اسلامی: در نظام برنامهریزی، محتوا هرچقدر قوی هم باشد، متکفلی دارد که مسئولیت اجرای این برنامه را برعهده دارد و آن ساختارهای جمهوری اسلامی است، چون مسیر انقلاب اسلامی از مسیر جمهوری اسلامی میگذرد و اگر قرار است به دولت اسلامی رسید نمیشود از «ساختار» جمهوری اسلامی عبور کرد و نمیتوان ساختار موازی طراحی کرد، بلکه اینها باید ارتقا پیدا کنند. پس باید بازتعریفی در نظام ساختارها هم انجام شود و نرمافزاری هم که این ساختارها را میسازد باید مبتنی بر مفاهیم انقلاب اسلامی باشد. وقتی صحبت از نرمافزار ساختار میشود، یعنی مؤلفههایی همچون برنامه و محتوا، نظام حقوقی، نظام منابع انسانی یا کارشناسان و… باید مورد بررسی قرار بگیرد.
3- بازتعریف نظام کارشناسان: بعد از بازتعریف محتوا و ساختار نوبت به بازتعریف کارگزاران میرسد که آنها هم رشد کنند. در این مرحله نیازاصلی، تربیت حکمرانان انقلاب اسلامی است.
طبق فرمایشات رهبر انقلاب، انقلاب اسلامی دارای دو ساخت حقیقی و حقوقی است. ساخت حقیقی حول مفاهیم انقلاب میگردد و به نوعی روح و باطن انقلاب است. ساخت حقوقی نیز مسئولیت پیادهسازی روح و حقیقت مذکور را در ساختارهای متکفل امر تحقق این موضوع دارد. این ساختارها و منابع انسانی کارشناسان در آن قرار میگیرد.
یکی از الزامات پایهای و اصلی در موضوع پیشرفت، شناخت و رصد نقشه فکری و گفتمانی دشمن است. موضوع «نفوذ» از سال 92 مورد تأکید رهبر انقلاب قرار گرفته است که در حوزه اختلال در دستگاه محاسباتی و تغییر هویت ایرانی و اسلامی مردم کار میکند.
سروا (سها) به این جمعبندی رسید که تمرکز خود را به سمت ساخت حقوقی ببرد. بهخاطر همین وارد تفاهم با ساختارها شد با این هدف که پیشنهاد تغییر نرمافزار آنها را در قالب طرحهای راهبردی و طرحهای تحول ارائه بدهد. نرمافزار در اینجا بهمعنای فرایند برنامه ساختار کارشناسان است. نتیجه اولین حرکت جدی آنها طراحی نرمافزاری بود که در حوزه محرومیتزدایی قرارگاه پیشرفت و آبادانی تدوین کردند.
بهطور خلاصه یکی از مأموریتهای سروا «تحول و پایش ساختارهای انقلاب اسلامی» است. سروا برای انجام این مأموریت باید بهسمت مطالعات پایه میرفت.
مطالعات پژوهشی که باید در حوزههای حکمرانی، پیشرفت، توسعه (با نگاه به جریان رقیب) و مدیریتی انجام میشد.
سروا در حوزه پیشرفت، مأموریتی به همراه ستاد پیشرفت انجام داد که نتیجه آن تدوین محتوای گفتمانی کارشناسانی بود که حول نظریه پیشرفت حرف برای گفتن داشتند.
در حوزه حکمرانی نیز سیر تطور حکمرانی در دنیا را مورد بررسی قرار داده است.
«تدوین گزارشهای راهبردی» بخش دیگری از فعالیتهای تعریفشده سروا است، به این صورت که برای حل مسائل و چالشهای پیش روی سازمانها، سروا میتواند راهبردهای متناسب با آن را ارائه کند. سروا وقتی وارد ساختارها و سازمانها میشود که آنها درگیر مسائل و چالشهایی شدهاند. حل این مسائل نیاز به تخصص کنشگران علمی متناسب با آن حوزه مسائل دارد. البته این شبکه اندیشگاهی روی موضوعاتی کار میکند که چندان مرتبط با مسائل ساختارهای جمهوری اسلامی نیست، اما سروا با ایستادن در این نقطه سعی به برهمرسانی جامعه اندیشگاهی کشور در حوزههای مختلف و اتصال آن به نظام مسائل ساخت حقوقی کشور دارد.
سئوالی که پیش میآید این است که سروا چگونه میتواند جامعه اندیشگاهی را به نظام مسائل ساخت حقوقی جمهوری اسلامی متصل کند؟ مگر در یک دوره کاری چند ساختار میتواند دچار تحول شود و یا اینکه چقدر جزئیات در یک موضوع وجود دارد؟ این موارد سروا را به این نتیجه رساند که باید در اکوسیستم جامعه اندیشگاهی نقشآفرینی کند، برای اینکه 1- به حل نظام مسائل ساختاری جمهوری اسلامی متصل شوند 2- بهرهمندی از فضای تخصصی هم دقیقتر رقم بخورد. پس یک مأموریت پشت پرده سروا این است که سروا به دنبال جهتدهی اکوسیستم شبکه اندیشگاهی است.
دیدگاهتان را بنویسید