مجموعه گفتگوهای «ایران آینده» پانزده مصاحبه علمی با اساتیدی از رشتههای مختلف علوم انسانی در زمینه پیشرفت اسلامی ـ ایرانی است. این گفتگوها در قالب کتابی با عنوان «ایران آینده» از سوی انتشارات عصر پیشرفت در دست انتشار است. بخشی از این گفتگوها که اکنون به آن میپردازیم، به «تحلیل روند توسعه در عصر پهلوی و علل وقوع انقلاب اسلامی» اختصاص دارد. در این بخش، به نکاتی که حجتالاسلاموالمسلمین دکتر رضا غلامی در این زمینه مطرح کردند، اشاره میشود.
سوال بسیار مهم که در این گفتگو به آن پرداخته شده، این است که چرا ایران عصر پهلوی که از کشورهای پیشرو در عرصهی برنامهریزی توسعه و تاسیس نهادهای توسعه بود و حتی به بیان برخی از اندیشمندان عصر طلایی اقتصاد را در دههی چهل شمسی گذراند، در مسیر توسعه به سرعت دچار شکست شد و به کلی رژیم سیاسیاش تغییر کرد؟
به اعتقاد حجتالاسلاموالمسلمین دکتر رضا غلامی، برای تحلیل روند توسعه در عصر پهلوی، این مسئله را میبایست از عصر قاجار مورد بررسی و مطالعه قرار داد. از آن دوره و به ویژه از عصر مشروطه، بنا بر این بود که ایران غربی شود؛ یعنی کلانپروژهی غربیسازی ایران در دستور کار استعمار بود و گفتمان توسعه قرار بود این مسیر را هموار کند، البته با روشهای نرم و حتیالامکان توسط عناصر ایرانی و داخلی یا دستنشاندههایی که دول غربی در ایران داشتند. برای تحلیل این ماجرا باید برگردیم به عصر صفویه؛ در آن زمان ایران مواجههی فعالی با غرب و اروپاییان داشت. به طوری که هیچ احساس عقبماندگی نیز نمیکرد. اما در زمان قاجار، ایران به شدت از غرب عقب افتاد و دو نوع نیاز به غرب، مطرح شد. یکی نیاز ابزاری و تکنیکی بود که علما هم از آن حمایت کردند؛ دیگری نیاز محتوایی بود. در این نوع نیاز که امثال میرزاملکمخانها و تقیزادهها از آن دم میزدند، مردم ایران به فراموش کردن هویت ایرانی ـ اسلامی و غربی شدن تشویق میشدند، در مقابل این ادعا، علما به شدت ایستادگی کردند.
اما از طرفی غربیها نیز سعی در مدرن کردن ایرانیان داشتند تا اوّلاً الگویی برای سایر کشورهای منطقه بسازند تا آنها نیز به غربیشدن تشویق شوند و ثانیاً موانع را برای همیشه برطرف کنند. موانعی که مهمترین آن دین بود؛ تا دیگر مردم نتوانند به آن حالت گذشته خویش برگردند. البته نکته مهم اینجاست که آنها هیچ وقت، حقیقت توسعه را به ما ندادند، بلکه فقط ظواهری از آن نصیب ما شد. اصلاً در حقیقت، توسعه صادرشدنی نیست، بلکه اخذشدنی است؛ باید خودمان اخذ میکردیم که نکردیم.
از نظر دکتر رضا غلامی، انقلاب اسلامی یک انقلاب تکعاملی نیست. یعنی فقط ضعف توسعه و عوامل اقتصادی در ظهور آن نقش نداشت. روند توسعه غربی هم در جای خودش نقش داشته و نقشش انکارنشدنی است، اما عوامل دیگری هم بودند. انقلاب اسلامی، پیشرفت عادلانه و مطلوب مردم ایران بود. مردم ایران که محرومیت، فقر و تبعیض را به نحو احسن چشیده بودند، انقلاب اسلامی را آن ایدهای میدانستند که با آن میتوانستند هم پیشرفت کنند و هم مشکلاتشان حل شود.
دیدگاهتان را بنویسید