تحلیل روند توسعه در عصر پهلوی و علّت وقوع انقلاب اسلامی در برابر آن(بخش سوم)

مجموعه گفتگوهای «ایران آینده» پانزده مصاحبه علمی با اساتیدی از رشته‌های مختلف علوم انسانی در زمینه پیشرفت اسلامی ـ ایرانی است. این گفتگوها در قالب کتابی با عنوان «ایران آینده» از سوی انتشارات عصر پيشرفت در دست انتشار است. بخشی از این گفتگوها که اکنون به آن می‌پردازیم، به «تحلیل روند توسعه در عصر پهلوی و علل وقوع انقلاب اسلامی» اختصاص دارد. در این بخش پای صحبت‌های دکتر عماد افروغ می‌نشینیم.

سوال بسیار مهم که در این گفتگو به آن پرداخته شده، این است که چرا ایران عصر پهلوی که به بیان تاریخ از کشورهای پیشرو در عرصه‌ی برنامه‌ریزی توسعه بود و حتی به بیان برخی از اندیشمندان عصر طلایی اقتصاد را در دهه‌ی چهل شمسی سپری کرد، در مسیر توسعه به سرعت دچار شکست شد و به کلی رژیم سیاسی‌اش تغییر کرد؟

به نظر جناب آقای دکتر افروغ آن گونه‌ای از توسعه که در ایران، در حال پیاده‌سازی بود، «نظریه نوسازی» بود. وی به چند نکته بسیار مهم در مورد این نظریه اشاره داشت. اول اینکه نظریه نوسازی به طور خاص علل عقب‌ماندگی کشور را درون‌زا می‌داند و هیچ جایگاهی برای عوامل بیرونی ـ مانند استعمار و استثمار توسط کشورهای توسعه‌یافته ـ‌ قائل نیست. دوم اینکه در این نظریه دوگانه سنت و مدرنیته جدّی است؛ یعنی در این رویکرد راه توسعه، کنار گذاشتن سنت است. نکته سوم هم اینکه، قله توسعه یافتگی غرب مدرن است، پس تمام کشورها باید خود را بدون توجه به فرهنگ‌هایشان به وضعیتی مشابه غرب مدرن برسانند؛ به عبارتی اصلاً نسبت فرهنگ و توسعه به خوبی دیده نمی‌شود.

حکومت پهلوی با کودتا سرکار آمده بود تا منافع نظام سرمایه‌داری جهانی را برآورده کند. لذا غربی‌ها در بعد سیاسی، حکومت را تغییر دادند و در بعد اقتصادی نیز با برخی خط مشی‌ها، منافع سرمایه‌داری را تامین کردند. مثلا سیاست شهرنشینی را حاکم کرده و روستاها خالی شدند. چون برای تامین نیاز سرمایه‌داری باید به تبعِ سیاست «مرکز-پیرامونی» در سطح جهان، در ایران نیز این سیاست پیاده می‌شد که خود باعث ایجاد حاشیه‌نشینی و تبعیض و فاصله طبقاتی شد.

اما نکته مهم‌تر نپرداختن به بعد فرهنگی آن طور که می‌بایست، بود. چرا که برای تغییر این ضلع سوم ـ فرهنگ ـ باید با سنت ایران مبارزه می‌شد؛ در حالیکه از هزاران سال پیش مردم ایران یکتاپرست، دین‌دار و مسلمان بودند؛ این، بخشی از تاریخ است و قابل کتمان نیست. وقتی غربی‌ها و به تبع آن ها حکومت پهلوی، شروع به مبارزه با روحانیت کردند  ـ که متولی استنباط دینی بودند ـ مقاومت فرهنگی آغاز شد و مجموعه این عوامل دست به دست هم داد تا انقلاب اسلامی شکل بگیرد.

دریافت متن کامل نوشته

درباره نویسنده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *